سرگالش

سیاسی، اجتماعی و فرهنگی

سرگالش

سیاسی، اجتماعی و فرهنگی

پل صراط

پنجشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۷، ۰۹:۴۴ ب.ظ

پل صراط

حاج رضا وحاج اکبر با عصایی که در راه رفتن کمک ‌حال شان بود، به دادگاه می‏رفتند تا به نفع و یا ضرر بنده خدایی شهادت بدهند.

پرسیدم:  به کجا چنین شتابان ؟!

حاج رضا گفت: ما را برای دادن گواهی خواسته‌ اند ! در شک و تردیدیم، برویم یا نرویم. اگرنرویم فامیل است و همسایه ! از واقعیت پرونده هم بی خبریم !

گفتم: یادتان هست ازمن می‏ خواستید برای تان از پل صراط بگویم که به ‌اندازه تارمو نازک است و زیرش آتش ؟!

حاج اکبرگفت: بله !

گفتم: شما الان درحال عبور از این پل هستید !

حاج رضا گفت: چطور ؟!

گفتم: شما به‌عنوان گواه به دادگاه می ‏روید، یعنی الآن روی پل صراط ایستاده ‌اید ! مرز بین حق و باطل !

اگر در دادن گواهی رعایت حق را کردید و حق پیروز شد، از پل گذشته‏ اید، و اگر حقیقت را فدای پول، فامیل و دوست کردید، یعنی سقوط از پل !

پل صراط همان نیت خوب و بد ما آدم ‌هاست !

حاج رضا دست حاج اکبر را گرفت وگفت: بیا تا سقوط نکرده ‌ایم برگردیم !

هردوی آن‏ ها از راهی که می‏ رفتند بازگشتند.

و این یعنی گذشتن از پل صراطی که از روی جهنم می‏گذرد و به مرز بهشت می‌رسد. 

از کتاب: مناجات بی بی

نوشته: رسولی عمارلویی

.---------------------------------

  • ارسلان رسولی

نظرات  (۱)

سلام من یه سایت درسی( گام به گام و نمونه سوال ) دارم میخوام تبلیغات متنی بگیرم براش 

شما تبلیغات دارید؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی