نامه سرگالش به مقام معظم رهبری
محضر مبارک مقام معظم رهبری
با سلام و عرض ادب به حضور مقام معزّز
با احترام مطالبی چند به عنوان یک دردمند مسلمان بعرض میرسانم
اینجانب و بسیاری از دوستان همرزم هیچگاه آن لحظه پیروزی انقلاب را از یادم نمی رود که پدر برای من و دوستان جوان همراه این نوید را می داد و بر گفته اش باور داشت که با پیروزی انقلاب دیگر تبعیض طبقاتی و اشرافی گری نخواهیم داشت !
با اطمینان خاطر می گفت گذشت آن زمان که سرنوشت طبقه کارگر و کشاورز زاده به تنگدستی، تبعیض و بی حرمتی گره خورده باشد !
می گفت اربابی نخواهیم داشت تا بر ما رعیت فخر بفروشد و از سفره ما کم و سفره اش را رنگین نماید.
او می گفت رئیس جمهور، وزیر، استاندار و مدیرکل به نوبت از آنِ شما تحصیل کرده های مؤمن و متعهد جامعه خواهد بود.
#آقای_من !
از ران و سینه مرغ رسیده ایم به اسکلت مرغ که آن هم برای ما گران و حرام شده است. و شرمنده ام از اینکه بگویم خانواده ای که در آن فقر باشد و پدر شرمنده آن خانواده ! دین در آن بیگانه است و دولتی که نتواند در جامعه خود فقر زدایی کند محکوم به فناست.
تا اینکه بعد از پیروزی انقلاب و در دهه اول آن با جنگ هشت ساله و ترورهای خیابانی رو به رو شدیم و در برابر همه توطئه ها ایستادیم و ثابت کردیم ما مردم از فرزندان سردارانی چون هارپاگ، عباس میرزا، آریو برزن، سورنا، ابومسلم، میرزا کوچک خان و دلواری ها هستیم.
#آقای_من !
انتظار ما از انقلاب در اولین دولت پس از جنگ ( سردار سازندگی ) این بود که عدالت اسلامی با انتخاب مدیران انقلابی، متعهد و متخصص بر قرار شود که نشد.
رئیس دولت مدیرانش را از روی لیست مسؤلان و تلاشگران ستادهای انتخاباتی برگزید و این بدعتی شد برای همه دولت های بعد از آن تا به امروز و باب شدن رانت، پدیده آقازاده ها اختلاس، فساد اداری و سوء استفاده از جایگاه مدیریتی و سوء مدیریت در سطح کلان کشور بطوریک نفس کشیدن برای آنان که حلال را حلال خدا و حرام را حرام خدا و رسول خدا می دانند سخت بشود !
با این حرکت سیاسی شکاف طبقاتی و درد بی کسی خود را از اولین دولت سازندگی تا دولت تدبیر و امید حس کردیم. بگونه ای که در سایه اسلام این شکاف ناعادلانه فقیر به دقیقه فقیرتر و کاخ نشینی و اشرافیت به لحظه در حال رشد است بی آن که تلاشی در آن صورت گرفته باشد.
#رهبر_عزیز !
ما جماعت ضعیف که نان روزمان به دریافت مزد همان روز ما گره خورده است از فرجام و سیاست آلوده چیزی نمی دانیم ! برای ما حداقل زندگی همان برنج نیم دانه، لبنیات، بال و سنگدان مرغ، گوجه، سیب زمینی، پیاز همراه با چای، شکر و قند کافی است که متأسفانه با گران شدن هشتاد تا صد درصدی این اقلام از استفاده این حداقل ها نیز محروم شده ایم.
#آقای_من !
از ران و سینه مرغ رسیده ایم به اسکلت مرغ که آن هم برای ما گران و حرام شده است. و شرمنده ام از اینکه بگویم خانواده ای که در آن فقر باشد و پدر شرمنده آن خانواده ! دین در آن بیگانه است و دولتی که نتواند در جامعه خود فقر زدایی کند محکوم به فناست.
#آقای_من !
گاهی در واپسین ناله های شبانه نگران شما و دیگر مقامات و سران سه قوه می شوم و آرزو می کنم که خداوند سبحان به شما و همه مقامات رحم کند !
#آقای_من !
من گالش و دیگر دلسوزان ولایی به آن وزیر و مقامات ارشد ( کت و شلواری ) کشور کاری نداریم !
به آن دسته از روحانیتی هم که کاخ نشینی و زندگی مرفه را برای خود و آقازاده های شان در کشور و بلاد کفر فراهم کرده اند و هر غلطی دل شان می خواهد به نام اسلام انجام می دهند نیز کاری ندارم !
از این نگرانیم که گرسنگی، فقر، تبعیض و تنگدستی خود را به اسلام نسبت می دهیم !
البته نباید انصاف را نادیده گرفت و آن دسته از روحانیت اصیلی که هنوز هم به تجملات دنیا روی نیاورده اند و به کاخ نشینی و زندگی مرفه پشت کرده اند نادیده گرفت ! چه کنیم همه این کاستی ها تبعیض ها و بی قانونی ها به نام ولایت و روحانیت اصیل تمام می شود !
ترسم از فردای قیامت مقامات ارشد نظام و بسیاری از علمای دینی این است که در برابر اعتراض به ستم ها و تلف شدن لحظات زندگی ما مردم و جوانانی که همراه با انقلاب رشد کرده و دست شان به جایی بند نیست چه خواهند گفت ؟
در پایان از جنابعالی که مقتدای جامعه ایران اسلامی هستید تقاضا داریم به تبعیض ها پایان داده و حکم حکومتی خود را برای سامان دادن به وضع معیشت مردم آسیب پذیر صادر نمائید تا در روز رستاخیز و در پیشگاه ایزد منان و رسول اکرم (ص) و دیگر پیامبران (اولوالعزم) در برابر گلایه ها و شکایت بر حق ستمدیده های 40 سال انقلاب شرمنده یکدیگر نباشیم.
--------
#رسولی_عمارلویی (نویسنده و روزنامه نگار)
*
- ۹۸/۰۴/۲۹